به نام کوه که نشانه ای از قدرت اوست 


پس از روزها وسالها تونستم زمانی رو با خودم خلوت کنم , با دنیاهام با رویاهام .

البته گرچه به ناچار مجبور به این کار شدم  ولی خیلی راضیم , از اینکه این اتفاق افتاد و من خالی شدم 

برنامه دماوند که ضرب العجلی ریخته شد , بر خواسته از همین نیاز بود .

تو این مدت تو منطقه پای در خاک دماوند گذاشتم تا به قول خودم از این کوه کمک بگیرم . همه  یا حداقل ما کوهنوردا میدونیم کوهها مقدسند و جزئی از وجود ما حساب میشن

منم که الان 10 ؛ 12  سالی میشه تو این دانشگاه پر از اسرار که فقط وفقط با واژه سکوت ونگاه حرف می زنه تحصیل می کنم , ولی هنوز که هنوزه خودمو ترم اولی این دانشگاه می بینم .

طبیعت بویژه کوهستان سرچشمه نشاط هستیه و ما آدما ....

چندی پیش بعد بازگشت از دماوند توی یه برنامه تلویزیونی که بصورت اتفاقی پاش نشسته بودم مجری یه جمله ای رو گفت که شرحی از بودن بود . 


(من از آدما حیوان بودن واز انسانیت انسان بودن را آموختم )


من عاشق طبیعتم , نه اهل قلم , نه اهل سخن , با خاکم و بر خاک , در اندیشه انسان بودن 


بار ها وبار ها پای بر این کوه  گذاشتم نه از برای خود , که اینک برای خود 

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم    همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم      شدم آن عاشق دیوانه که بودم !

پس از      تفاوتی گویا می گویم      از  نگاهی متغییر           و درکی دیگر 

این درس به منزلگه دانشگه بردم تا بدانم کیستم  و از برای چه هستم 

همچون گمشده ای در این کلاف سر در گم زندگی , همانند ریگزاری در عظمت بیکران دماوند 

نحیفی خود را نفی نمیکنم « که اینک همه نحیفیم »  و دل به عظمت دماوند می سپارم و شادم که هستم با آن.

و اما وقتی بر فراز دماوند رسیدم نا خود آگاه بر خودنگریستم . و گریستم نه از برای خود . 

به رئوفت ومهربانی عشقی غطبه خوردم که من ریگزار را در عظمت خود جای داده بود ودر عین بی نیاز بودن اما به رسم معرفت داشتن بر بودن در کنار من با عشق می بالید ....

ای دماوند .

منتظر بودم به امیددستی که پنجره ای را به روی روشنایی باز کند وتو آن راگشودی با سخاوت خورشید و رحمت باران دانه ام را از کویر نادانی برون آوردی ودر دشت عشق خود رویاندی 

اینک ما ایستاده ایم من و تو که باز کتم پنجره بسته را بروی طالبان نور 

روبرویمان دریاچه ایست که بر شدت روشنایی گسترده می شود ....